همه چیز در مورد استرس کودکان/ پسر ۶ ساله ام شب تا صبح صدبار بیدار میشه میاد پیش ما

پرسش از استاد پورعلیزاده روانشناس ایرانیان خارج از کشور 

پسر ۶ ساله ام شب تا صبح صدبار بیدار میشه میاد پیش ما و میگه میترسم خوابم نمیبره/ با این استرس و ترس چکار کنیم و چرا اینجوریه

سوال شما عزیز

سلام و صبح بخیر خدمت شما استاد پورعلی زاده بزرگوار روانشناس اصفهان من خانمی 32 ساله وهمسرم 40 سالشونه. خدا بهمون عنایت کرده و دوتا پسر دسته گل بهمون داده .پسر بزرگم 12ساله و کوچیکه 6 ساله هستن.

سوال من راجع به پسر شش سالمه. پسرم خیلی ترسو هست. از بلندی می‌ترسه. میریم پارک اصرار می‌کنه ترامپولین بازی کنه اما وقتی وارد بازی میشه می‌ترسه و گریه می‌کنه میگه الان پاره میشه و من می‌فتم پایین .با اینکه برادرش هم داره بازی می‌کنه دوستاش بازی میکنن وقتی میگیم نکاه بچه ها دارن بازی میکنن چیزی نمیشه اما با استرس میچسبه ب دیوار اطراف ترامپولین و میگه نهههه میترسم و جیغ میزنه ما هم اصرار ب بازی نمی‌کنیم و از اون بازی میاریمش بیرون و میبریمش ی بازی ساده تر که نترسه.

تو مدرسه (پیش دبستانی میره) نمیره با دوستاش بازی کنه و همیشه ی جا وامیسته یا میشینه و بقیه رو نگاه میکنه می‌ترسه ی وقت دعواش کنن .معلمش میگه خیلی پسر گل و آرومیه هم یادگیریش خوبه هم ساکته.

ولی من می‌دونم سکوتش از ترس دعواشدنه. چند روز پیش رفتم مدرسه دنبالش دیدم داره گریه می‌کنه از معلمشون پرسیدم گفتن بعضی بچه ها خیلی اذیت می‌کنن نظم کلاسو به هم میزنن خاتم مدیر اومده دعواشون کرده اونایی ک اذیت میکردن فقط خندیدن و پسرشما ک پسر خوبیه گریه می‌کنه.

مطلب پیشنهادی:  ازدواج با مشتی حرف و وعده و وعید

وقتایی تو خیابون دستش تو دست منه داره با من راه میاد اگه ی نفر از روبروش بیاد دست منو ول می‌کنه و اون یکی دستمو میگیره ک با اون طرف روبرو نباشه .

وقتایی تلویزیون دعوا نشون میده میگه آخ جون دعوا و نگاه می‌کنه اما اگه دو نفر واقعی جلوی روش دعوا کنن می‌ترسه .

اگه ی نفر جلو پسرم بچه خودشو دعوا کنه و با صدای بلند ب بچه خودش بگه بشین اذیت نکن یا بگه میزنمت ، پسرم می‌ترسه و میشینه و اگه هم از سرجاش پاشه همش این استرسو داره ک نکنه منم دعوا کنه و دیگه همیشه از اون آدم می‌ترسه.

چیزی ک خیلی اذیتمون می‌کنه خوابیدنشه در شب. پسرا با هم تو اتاق خودشون یا توی هال می‌خوابن و منو شوهرم هم توی اتاق خودمون .پسر بزرگم زودتر خوابش می‌بره اما محمد با وجود روشن بودن چند تا چراغ خواب باز چراغ اتاق رو هم روشن میزاره میگه میترسم . وقتی میگیم بخواب میگه من خوابم نمیبره من میترسم و پشت در اتاق ما راه میره و اصرار داره بیا پیش ما بخوابه ما اجازه نمی‌دهیم پیشمون بخوابه چون اگه ی شب بهش اجازه بدیم میشه کار هرشبش،اما من یا باباش میریم پیشش می‌خوابیم تا خوابش ببره

مشکل اینجاس ک شب تا صبح صدبار بیدار میشه و هر بار ک بیدار شد پا میشه میاد پیش ما و میگه میترسم خوابم نمیبره و ما باید بیاییم پیشش بخوابیم . حتی وقتایی هم پیشش خوابیم انگار استرس اینو داره ک رفته باشیم هی بیدار میشه و هنوز داره چشاشو باز می‌کنه میدوه سمت اتاق ما باید صداش کنیم ک کجا میری من اینجا پیشت خوابم .

مطلب پیشنهادی:  مهارت هایی که همسر یک معتاد باید بیاموزد و در خود تقویت کن

کلا خیلی بچه استرسی و حساسیه نمیدونم دلیلش چیه .

سه چهار ساله بود روی دیوار خونمون با رنگ مشکی شعار نوشته بودن مرگ بر… اون شب نمیدونم چرا این بچه اینقدر ترسید ک تا چند شب همش میگفت از اون نوشته میترسم .ما هم واکنش خاصی ب اون نوشته نشون ندادیم فقط شوهرم زنگ زد اومدن پاکش کردن. منو پدرش هم جلوش دعوا و مشاجره نداشتیم ک بگم دیده و ترسیده .

به نظرتون با این استرسی و ترسی ک داره چ کار کنیم و چرا اینجوریه؟ قیافش خیلی قلدر و جسوره ولی اصلا اینجوری نیس.

هیچ وقت از عمد هیچ بچه ای رو نمیزنه یا با کسی بازی نمیکنه یا اگه بازی کرد دوستانه بازی می‌کنه .گاهی بازی رو ترک می‌کنه وقتی میپرسم چرا میگه بچه ها دعوا میکنن و همدیگرو میزنن منم باهاشون بازی نمیکنم. اما با برادرش تو خونه بازی می‌کنه دعوا می‌کنه کشتی میگیره با شوخی و گاهی جدی همو میزنن اگه میشه راهنمایی کنید

 

لطفا پاسخ استاد پور علیزاده روانشناس در زمینه ی درمان افسردگی ، تربیت فرزند ، زوج درمانی را در متن زیر بخوانید و برای دوستانتان ارسال کنید.

با سلام بر شما مادر محترم چون می فرمایید محیط خانه تان امن است پس باید بررسی شود آیا عامل ژنتیکی دارد ، باید با یک روانشناس دیدار حضوری داشته باشید و شاید هم اقدامی برای برطرف کردن ترس‌های فرزند خود انجام نداده آید .

مشاوره با استاد پور علی زاده در کانال ایتا

پس راهکارهایی را خدمتتون ارائه می کنم انشالله مفید خواهد بود : 

مطلب پیشنهادی:  بعد از ۲۵ سال خداوند به ما یه گل پسر داد، راهنمایی کنید چجوری بهش بگم مواظب خودش باشه؟

۱) در مورد ترس هایش با او صحبت کنید ، در مقابل حرف هایش بگویید من درک می کنم که تو در مورد مدرسه رفتن مضطرب می شوی اما به من بگو چکار کنم که این مشکل برای تو حل شود

۲) اگر در مورد ترس هایش مستقیم نمی تواند صحبت کند، یک جعبه مثل صندوق رأی درست کنید و به او بگویید ترس‌هایت را روی کاغذ بنویس یا بصورت نقاشی بکش تا بندازیم در این جعبه و آنها را از خود دور کنی و از تو جدا شوند

۳) یادش بدهید از ترس‌های خودت نترس ، سعی کن با آنها رو به رو شوی

۴) او را سرزنش نکنید

۵) غلبه بر ترس او زمان می برد ممکن است ۵_۶ ماه طول بکشد پس عجله نکنید و به او فرصت دهید

 

با آرزوی سلامتی برای دلبندانتان

دیگر مطالب مشابه
مشاوره حضوری، تلفنی و آنلاین