چرا فکر و افکار خودکشی دارم ؟ راهکارهایی برای رهایی از افکار خودکشی

پرسش از استاد پورعلیزاده روانشناس خوب اصفهان

شوهرم تازه اعتیادش را ترک کرده ولی اهل کار نیست، به خودکشی فکر میکن

سوال شما عزیز

سلام آقای دکتر پورعلیزاده روانشناس و مشاور پیشگیری از خودکشی در اصفهان، خسته نباشید ببخشید مزاحمتون شدم خانمی هستم ۳۸ ساله شوهرم ۴۰ سالش دوفرزند دارم پسرم ۱۵ ساله دخترم ۱۲ ساله حدود یک سالی میشه شوهرم درست حسابی کار نمیره خیلی من بچه‌ها م اذیت می چندین سال معتاد بود شیره تریاک مصرف میکرد حدود ۲سال متادون مصرف میکرد الان ۱سال که ترک کرده ولی کار درست نمیره یک روز میره یک هفته تو خونه و خواب، تو را خدا راهنمایی کنید من چکار کنم کارم شده گریه زاری چندین بار شده که خودکشی کنم بازهم بچه‌ها مو میبینم نظریم عوض شده تورا خدا راهی پیش پای من بگذارید همش به سرم میزنه یا خودم بکشم یا طلاق بگیرم

خدا خیرتون بده راهنمایی کنید

لطفا پاسخ استاد پور علی زاده روانشناس پیشگیری از خودکشی در اصفهان را در متن زیر بخوانید و برای دوستانتان ارسال کنید

با سلام بر شما خانم محترم شرایط شما را درک می کنم بسیار سخت است اما :

_ شما می توانید شغلی را برای خود ایجاد کنید که منبع درآمد برای شما باشد .

_ می توانید با آدم با معرفت و عاقل از جنس خودتون دوست شوید تا در کنارتون باشد

_ برای فرزندان خود حامی با غیرت و تعصبی باشید تا زندگی و آینده ی بهتری برایشان رقم بخورد

_ از متن شما متوجه شدم با خانمی رو به رو هستم که می تواند دست به زانو بگیرد و بلند شود ، شما می توانید این مشکلات را برای خود پله های رشد و ترقی کنید و بالا روید .پیروز و سربلند باشید جهت رزرو مشاوره حضوری یا تلفنی در این زمینه با استاد پور علیزاده میتوانید با شماره ( 09134118416 ) تماس بگیرید و نوبت مشاوره رزرو کنید.

پرسش از استاد پورعلی زاده درمانگر افسردگی در اصفهان

۱۳ سال پیش با دوست پسر م ازدواج کردم، بی احساس و بی توجه و من عاشق و پر از احساس و نیاز به توجه! اینقدر آسیب دیدم که افکار خودکشی دارم/ اختلال مرزی و حمله هیستریک

سوال شما عزیز

سلام آقای دکتر سوالم طولانی ولی واقعا نیاز ب کمک دارم. ۱۳ سال پیش با همسرم دوست بودیم عاشق من بود وحشتناک ولی من فقط قصد دوستی بود. فرار از شرایط خانواده ی آشفته. دوستی مان لو رفت و من از ترس تنبیه در آینده با تقاضا خواستگاری موافقت کردم در ۱۸سالگی.

بعد عقد رفتارش برعکس شد بی احساس و بی توجه و من عااااااشق و پر از احساس و توجه! اینقدر آسیب دیدم ک ب خودکشی فکر میکردم . میخواستم جدا شم خانواده مخالفت کردند. بعد عروسی بدتر شد دروغ و پنهان کاری. بی توجهی شدید. انگار ک مطلقه باشم سالهاست زندگی کردم ۳ساله بهم خیانت میکنه با زن شوهر دار هی لو میره و دعوا و حال بد روحی من. سری آخر چند روز پیش داشت خفم میکرد چون دعوامون شد سر اون خانم و… میگه کات کردند دیگه الان ولی همش همینو میگه ۳ ساله، شخصیت اسکیزویید داره و من طیف مرزی و حمله هیستریک موقع شوک عصبی میشم حمایت خانوادگی صفر. هیچ کس را ندارم و واقعا توان ندارم. افسرده ام خونمون همیشه کثیف .ب شدت پرخاشگر شدم. حتی بچه ها هم. این آقا از صبح تا ۱۱ شب خونه نیست. گاهی ب خودکشی باز فکر میکنم. از تنهایی و بی کسی و ظلم خسته شدم و توان جدا شدن ندارم ولی توان زندگی هم ندارم. چه کنم؟

لطفا پاسخ استاد پور علی زاده روانشناس و مشاور پیشگیری از خودکشی اصفهان را در متن زیر بخوانید و برای دوستانتان ارسال کنید

با سلام و درود اولأ باید زیر نظر یک روان پزشک دارو مصرف کنید شما باید تمرین‌هایی را در مورد ذهن آگاهی زمان حال شروع کنید چراکه شما دائم در گذشته یا آینده زندگی می کنید ، باید خود را از گذشته رها کنید و آینده را هم به خدا بسپارید. باید از حال لذت ببرید.

_ برنامه ی خواب خود را تنظیم کنید .

_ از خوردن غذاهای کافئین دار خودداری کنید .

_ احساسات و هیجانات منفی خود را روی کاغذ بنویسید و بعد پاره کنید

_ داروها را مرتب استفاده کنید و به مرور از این شرایط بیرون می آیید .

با سپاس

.