پرسش از استاد پورعلیزاده روانشناس برتر اصفهان
شوهرم اجازه نمیده کار کنم چکار کنم؟/ شوهرم به هر بهانه ای میگه دست از اشتغال بردار و هیچوقت حمایتم نکرد مخالفت با اشتغال خانگی لانوان
سوال شما عزیز
سلام استاد پور علیزاده وقت بخیر من ۲۸سالمه دوتا پسر دارم، ۹ سال با همسرم تفاوت سنی داریم ۱۸ سالم بود ازدواج کردم روزهایی که فکرشو میکردم برسم اما نشد اون ی پسر ۲۶ ساله ک خوش گذرونیاشو کرده بود و من تو اوج خوش گذرونی و شادی و سرحالی ولی همش از طرف ایشون توجیه میشدم ک چرا رفتی؟ چرا گفتی؟ چرا خندیدی؟ نه زشته نه درستش نیست؟
خلاصه که یهو با این امر و نهی های شوهرم تبدیل شدم به همسن خودش یعنی شدم ۲۶ساله بدون هیچ مشاوره ای بله رو گفتم و بزرگترین ضرر رو کردم من ی آدم کاملا برونگرا و اون درون گرا طبق گفته مشاور کاملا عاشق هنر و درآمدم ولی همیشه مورد تمسخر از طرفش قرار گرفتم و هیچوقت حمایت نشدم حدود دوسالی میشه یک کاری رو شروع کردم و خدا رو شکر موفق بودم اما بزرگترین مشکلم اینک انگار من رو برای تمیز کاری غذا پختن و هروقت ک دلش خواست خسته نبود برا خودش به هر بهانه ای میگ چرا کار کنی ک به خونه نرسی ب بچه ها نرسی، امروز اونجا یکم خاک بود مال این کاره دیگ نبینم کار کنی ( البته من تو خونه کار میکنم ) شام بی نمکه سرت تو گوشی بوده، مثلا کار هنری ک انجام میدم اگه مثلا نظرا مونده باشه فقط غر ک چرا کار میکنی کارات مونده حالا در صورتی که کل خونه مرتب بچه ها درست اما فقط همین رو بهانه میکنه
اذیتم میکنه که پیاما زیاد میشه بخوام بگم رسیدم بجایی ک از بس از لحاظ روحی اذیت میکنه نماز نمیخونم از پس ابشون بر نمیام اینجوری عقده خالی میکنم دلم نمیخواد کارم رو ول کنم شما بگین چیکار کنم و اینکه میگ کار نکن ولی ماهیانه هم نمیده همش میگ میخوای چیکار تو که خونه ای الانم ک دیگ اصلا پولم نمیده
لطفا پاسخ استاد پور علیزاده روانشناس خانواده در اصفهان را در متن زیر بخوانید و برای دوستانتان ارسال کنید
با سلام بر شما سرکار خانم مشکل شما ازدواج یک خانم با تیپ هنری و احساسی با یک فرد منطقی که جنبه ی عقلانی و منطقی مغزشان بیشتر از جنبه ی احساسی آن فعال است می باشد .شما به دلیل تیپ شخصیتی که دارید ممکن است دقت و توجه تان روی برخی مسایل کمتر باشد اما همسرتون بدلیل منطقی بودن همه چیز را در حد کمال و عالی انتظار دارند .اگر چه شما کم و کاستی ندارید اما بدلیل کمال گرایی ایشان با هم کنتاک پیدا می کنید .با ایشان در این مورد صحبت کنید و بگویید اگر سر من تو گوشی هست و غذا بی نمک شده مثلأ چند بار این اتفاق افتاده و این مطلب چیز مهمی نیست ، صوت بنده را برایشان بگذارید تا بشنوند .
زنان با تیپ شخصیتی شما نمی توانند در خانه بیکار باشند کار هنری ، نقاشی ، خیاطی … دوست دارند انجام دهند و همسرتون باید به این خصوصیت شما احترام بگذارند و تیپ شخصیتی شما را بپذیرند .
موفق باشید
پرسش از استاد پورعلیزاده مشاور مذهبی خانواده و زوج درمانی
شوهرم مجبورم کرد کار و شغلم و از دست بدم / کارمند بودم و عاشق شغلم، اینهمه درس خواندم و زحمت کشیدم حالا به اصرار شوهرم شدم سرآشپز ، شغلی که حالم ازش بهم میخوره، در اوج موفقیت کاری بودم اما الان افسرده شدم
سوال شما عزیز
موضوع و مشکل اصلی من : دو راهی سر انتخاب شغل طوری که واقعا احساس افسردگی و پوچی دارم
با سلام و خدا قوت به شما استاد فرهیخته جناب آقای پور علی زاده . خانمی ۳۳ ساله بسیار همدیگر را دوست داریم. ما ۹ ساله ازدواج کردیم و منم ۹ ساله شاغلم در بهزیستی و جز بهترین دوران حتی زندگی ام بود هم رضایت کامل داشتم و هم علاقه ی شدید به کارم طوری که هر روز با شوق و شادی می رفتم سرکار و حتی ظهرها دلم تنگ میشد. اینقدر موفق بودم که مرتب تقدیرنامه ها و تشویقی دریافت میکردم و در اوج موفقیت بودم و هرروز شوق و نشاطم بیشتر و حقوق و بیمه و خلاصه همه چی عالی تا اینکه همسرم با تحقیق بالاخره تصمیم گرفتند ریسک کنند و فست فود بزنند با سرمایه ای حدود ۲ میلیارد و تمام دار و ندار و طلا و همه چی ما شد و الان دو سال و نیم هست که مشغول هستند و اما از اول کار اصرار اصرار و مخالفت شدید با کار کردن بنده که باید بیای و پیش خودم کار کنید . منم که خیلی سر رشته نداشتم با دعوا و بحث به هر سختی بود سبک سنگین کردم دیدم حق با همسرم هست و چون تمام سرمایه مون را گذاشتیم تو این کار باید کنارش باشم. با چه زحمتی شروع کردم و کارم را کنار گذاشتم و الان چندین مدرک معتبر دارم و چندین و چند دوره های مختلف شرکت کردم. اما مشکل اصلی من اینه که به این شغل هیچ هیچ هیچ علاقه ای ندارم و احساس خوشحالی که هیچ فقط زوری و اجبار و از سر ناچاری.
تمام خاطرات خوش شغل خودم جلو چشممه و متاسفانه هر روز دارم بدتر میشم یا بغض می کنم یا گریه یا ناراحت. شب ها از اینکه صبح دوباره باید به مغازه برم استرس و بیخوابی میگیرم دیگه دوست ندارم پیش شوهرم بخوابم چون او را دلیل اینهمه غم و ناراحتی توی دلم میدونم اینهمه درس خوندم حالا شغلی که حالم ازش بهم میخوره دارم. شوهرم هیچ جوره کوتاه نمیاد میگه باید اینجا باشی . بهش حق میدم ولی خودم چی له بشم. قرص آرامبخش میخورم دلم میسوزه سرکاری میرم که لحظه لحظه اش هزار ساعته برام. نگاهم به شوهرم عوض شده حس می کنم برده ای هستم واسه رسیدن ایشون به کار مورد علاقه اش. بشدت روی ارتباطم با فرزند و همسرم تاثیر گذاشته . چیکار کنم؟ ببخشید طولانی شد از بس دلم گرفته و کسی را ندارم.
می دانم در نهایت جواب تون اینه خانم فداکاری کنید . چقدر ما زن ها باید بدبخت باشیم و فداکاری کنیم. اینهمه درس آخرش شغلی که اصلا دوستش نداری و هر روز از درون افسرده تر میشم. خدایا چطوری همیشه باهاش کنار بیام نمیتونم دلم نمیخواد. من در اوج موفقیت کاری بودم و… اما الان چی. فقط یک آشپز. آخه این کجا اون کجا. توان و ظرفیت من خیییییلی بیش از این هاست. وااای از همه بدتر من اونموقع دولت حقوقم را می‌داد و با اینکه هوای شوهرم را داشتم کمک خرج زندگی بودم حقوق خودم بود عیدی داشتم و… اما الان چی حقوقم را شوهرم می‌دهد ماهیانه حتی کمتر از قبل البته توان برای پرداخت بیشتر فعلا ندارد و درک میکنم اما احساس می کنم دیگه استقلال مالی ندارم هیچ مشکلی با شوهرم نداشتم تا شغل جدید زد وگرنه زندگی خوبی داشتیم
سلام استاد من یک ماه نیم پیش پیام دادم خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید
لطفا پاسخ استاد پور علیزاده مشاور مذهبی خانواده در اصفهان را در متن زیر بخوانید و برای دوستانتان ارسال کنید
با سلام و احترام اینکه شما زحمت کشیدید و درس خواندید کاملأ درسته و درس خواندن یکی از کارهای سخت است و اینکه نمی توانید با شغلی که علاقه ندارید کنار بیایید بله می پذیرم .اما شما باید شرایط زندگی خود را در نظر بگیرید ، ضمن احترام به احساسات و انتخاب شما اما این همه رنجش ، عدم تحمل و گلایه برای من علامت سوال است !!شما باید با همسرتون در این باره که با این شرایط و شغل حالتون خوب نیست صحبت کنید .
البته شوهر شما هم باید شنیده شوند که چرا اصرار دارند پیش خودشون کار کنید این جای سوال دارد ؟ احساس میکنم شما کمی هم افسردگی داشته باشید و شاید شوهر شما بخاطر مراقبت از شما دست به این کار زدند و البته ما باید به سلیقه و نظر طرف مقابل و علایق او احترام بگذاریم و هیچ کس ما را نباید به کاری که تمایل نداریم وادار کند. شرایط روحی شما بهم ریخته و اذیت شدید .هر چه زودتر برای درمان افسردگی خود اقدام کنید ، آیا این فاصله انداختن شما با شغلتون روی خلق و روان شما تأثیر منفی داشته ؟!!
موفق و سربلند باشید
.
.
مخالفت با اشتغال همسر
چرا شوهرم اجازه نمیده کار کنم؟
شوهرم اجازه نمیده کار کنم چکار کنم؟
شوهرم نمیذاره من کار کنم و شاغل باشم؟ چطور شوهرم را راضی کنم؟
شوهرم به بهانه های مختلف میخواد جلوی اشتغالم و بگیره چیکار کنم؟
شوهرم اجازه نمیده سر کار بروم و اشتغال داشته باشم
شوهرم نمیزاره برم سر کار چیکار باید بکنم؟
همسرم اجازه نمیده کار کنم
دوست دارم کار کنم ولی شوهرم اجازه نمیده
مخالفت با اشتغال همسر
_ دلایل مخالفت مردان با اشتغال زنان
