با دخالت های مادر شوهرم چه کنم؟ من حساس شدم به کارهاشون یا واقعا دخالت میکنند؟ چطوری بگیم که ما از این کاری که شما میکنید ناراحت میشیم و خسته شدیم؟

  • صفحه نخست
  • همسران
  • با دخالت های مادر شوهرم چه کنم؟ من حساس شدم به کارهاشون یا واقعا دخالت میکنند؟ چطوری بگیم که ما از این کاری که شما میکنید ناراحت میشیم و خسته شدیم؟

پرسش از استاد پورعلیزاده روانشناس اسلامی اصفهان

با دخالت های مادر شوهرم چه کنم؟ من حساس شدم به کارهاشون یا واقعا دخالت میکنند؟ چطوری بگیم که ما از این کاری که شما میکنید ناراحت میشیم و خسته شدیم؟

سوال شما عزیز

سلام استاد پورعلی زاده مشاور خانواده اصفهان وقتتون بخیر من خانمی ۲۸ ساله هستم و همسرم ۳۳ سالش هست. تحصیلات هر دومون کارشناسی روانشناسی هست. شوهرم فرزند اول خانواده هست منم عروس اولم و دو برادر کوچکتر هم دارند. دو سال هست رفیم سر خونه زندگیمون البته با مادرشوهرم و اینا زندگی می‌کنیم. خونه سه طبقه هست که ما طبقه سوم میشینیم. مادرشوهرم توی زندگیمون غیر مستقیم و مستقیم دخالت میکنه. مثلا عروسی دعوت میشیم اگر خودش نخواد بره به شوهرم میگه شما هم نروید اگ منم بگم بریم و شوهرم بخواد حرف منا گوش بده با شوهرم دعوا میکنه و قهر میکنه که چرا من بهت گفتم نرید تو گفتی باشه نمیریم حالا میخوای بری زنت رئیس تو حرف زنت گوش میدی یا اگر مهمانی جایی دعوت بشیم خودش دوست نداشته باشه بره و مجبوری بره به ما میگه شما نیایید یا اگر خاله عمه یا دایی شوهرم باهاش مشکل داشته باشه به شوهرم میگه چون من با خاله یا دایی یا عمه مشکل دارم تو و خانومت هم رفت و آمد نداشته باشید جواب تماسهاشون را ندید و در خونه اومدن در را براشون باز نکنید. یا حتی اگه هدیه می‌خریم برای اقوام مادرشوهرم مثلا مادرش تو هدیه و سوغاتی ما دستکاری میکنه کم و زیاد میکنه بعد به ما نمیگه میره میده به طرف. یا حتی برای دیدو بازدید عید فلان شخص خونه ما نیومده شما هم خونش نرید. یا به فلانی چقدر عیدی بدید چقدر ندید. یا حتی اگه کسی از اقوامش برای ما کادو بیاره هی به ما میگه هدیش را یه جوری دیگه بهش پس بدید فلان چیز را بخرید و…….. ما خودمون میدونیم باید چی بدیم کی بدیم چیکار کنیم هر چیزی تو زمان خودش ولی هی به شوهرم امر و نهی میکنه. وقتی به شوهرم گله میکنم اونم میگه خودم میدونم ولی نمیتونم باهاش دعوا کنم حوصله دعوا هم باهاش ندارم. بذار حرفش را گوش بدیم بره.

مطلب پیشنهادی:  نحوه برخورد با افراد فضول: با یک فضول چطوری رفتار کنیم؟

و استدلالش اینه که ما تا وقتی تو خونه اونا زندگی می‌کنیم همینه. ما حالا شرایط اینکه بریم اجاره نشینی را نداریم. از طرفی هم خونواده من راضی نمیشن میگن خونه داری حق نداری بری اجاره. با اینکه یک دنگ از این خونه مهریه منه منتی برای اینکه ما اونجا زندگی می‌کنیم سر ما نباید داشته باشن ولی همش شوهرم من را به آرامش دعوت میکنه و اینکه ولش کن این چیزا برات مهم نباشه و از این حرفا. خود شوهرم از دخالت هاشون خسته شده و میدونه که. خالت میکنن ولی میگه فعلا باید تحمل کنیم. به رفت و آمدش هم توجه می‌کنند امروز دیر رفتی سر کار دیروز چرا اینقدر زود رفتی سر کار و…. حتی ما میخواستم دو بار مهمونی بگیریم هر دوباره چون خودش مخالف بود بهونه آورد و نگذاشت ما مهمونی بگیریم. کلا فکر میکنم تصمیم گیرنده زندگی ما شده اولا فکر میکردم شوهرم چیزی نمیگه و اون اینطوری بارشون آورده ولی الان میدونم اون هم مخالف کارهاشون هست و چندین بار بهشون گفته که چرا اینکارها را میکنید. با این بدرفتاری ها که مادرشوهرم میکنه ما داریم بده فامیل میشیم همه یه جورایی ازمون ناراحت میشن ولی تا حالا نگفتیم ما اینکارا را نکردیم و مادرشوهرم‌بوده که کرده فقط ابرو داری کردیم اخه داریم چوب کار نکرده را میخوریم چندین دفعه تا حالا من میخواستم بهشون بگم و دعوا کنم حس میکنیم از این که ما ابرو داری میکنیم و لوشون نمیدیم پرو تر شدن. شوهرم نذاشته من برم حرفی بزنم و منم به خاطر اینکه شوهرم را خیلی دوست دارم این کار را انجام ندادم‌ همش شوهرم میگه خونواده من بدبین هستن خودت را وارد ماجرا نکن تو چیزی نگو همش میخواد من عروس خوبه باشم همیشه گله های منا خودش میره میگه نمیذاره من خراب بشم.

مطلب پیشنهادی:  از بلوغ متاهلی، احترام به سلیقه و دیدگاه های متفاوت است

حالا من میخواستم بدونم باید چیکار کنم؟ من حساس شدم به کارهاشون یا واقعا دخالت میکنند؟ چطوری بگیم که ما از این کاری که شما میکنید ناراحت میشیم و خسته شدیم؟

 

لطفا پاسخ استاد پور علیزاده سخنران در زمینه خانواده ، پیش از ازدواج ، تربیت فرزند ، افسردگی را در متن زیر بخوانید و برای دوستانتان ارسال کنید.

با سلام محضر شما خانم محترم باید عرض کنم شما خانم خوشبختی هستید. داشتن شوهر فهیم ، حمایتگر ، منصف و داشتن زندگی مجزا امتیازات زندگی شماست .روابط بین مادر شوهر و عروس از پیچیده ترین روابط می باشد که خیلی شکننده و آسیب زاست .

راهکارهایی که می توانم خدمت شما ارایه کنم : 

۲) سعی کنید خیلی دنبال اینکه با مادر شوهرتون صحبت کنید یا از همسرتون بخوایند با ایشان صحبت کند نباشید چون امیدی به تغییر ایشان نیست و آگاهانه اقدام به این رفتار می کنند ، البته شاید قصد اذیت کردن نداشته باشند اما سیستم رفتاری ایشان چنین است .

۲) حمایت‌های همسر شما بسیار عالی هست سعی کنید با بدگویی از مادرشان آن را از دست ندهید

۳) همسرتان را تحت فشار قرار ندهید ، توقع بیجا از او نداشته باشید ( که البته مشخص است شما چنین نیستید و بسیار معقول عمل می کنید )

۴) خشمت را تبدیل به محبت به همسرت کن تا او در میان راه نبرد .

۵) هیچ گاه رو در رو با مادر شوهرتان صحبت نکنید و از شوهرتون بخواهید مسئله را مطرح کنند .

 

موفق و سربلند باشید

دیگر مطالب مشابه
مشاوره حضوری، تلفنی و آنلاین