پرسش از استاد پورعلیزاده روانشناس و مشاور طلاق در شهر اصفهان
۶ ساله طلاق گرفتم، خواستگاران زیادی داشتم و بخاطر بچه هام تن به ازدواج ندادم شوهر سابقم اما یک هفته بعد طلاقمون با همون خانم ازدواج کردند و الان دو فرزند دارند / اول خودم ازدواج کنم یا پسرم ؟
سوال شما عزیز
سلام استاد پورعلیزاده روانشناس قبل از ازدواج در اصفهان وقتتون بخیر من سوالی ازخدمت شما داشتم ممنون میشم راهنماییم کنید خانمی ۳۸ ساله هستم درسن ۱۵سالگی ازدواج کردم که ۵ سال پیش از همسرم جدا شدم بخاطر خیانت .همسرم یک هفته بعد از جدایی با همون خانم که دختر خاله شونم بودند ازدواج کردن و الان دو فرزند از اون خانم دارند . پسر من هم در هفته دو روز پنجشنبه و جمعه میاد پیشم .
در طی این ۶سال خواستگاران زیادی داشتم و بخاطر بچه هام تن به ازدواج ندادم البته بچه هام کاملا موافق با ازدواجم هستن و بهم میگن چرا با وجود این همه خواستگار ازدواج نمیکنی ؟ حالا تصمیم به ازدواج دارم و نمیدونم اینکار را بکنم یا نه؟ چون پسرم هم میخواد ازدواج کنه، نمیدونم اول خودم ازدواج کنم یا دنبال ازدواج پسرم باشم؟
لطفا پاسخ استاد پورعلیزاده روانشناس خوب پیش از ازدواج در اصفهان را در متن زیر بخوانید و برای دوستانتان ارسال کنید
با سلام و احترام اینکه همسر شما سریع وارد طلاق و ازدواج دوم شده اند باید بررسی شود ما همیشه یک خطا را ده بار تکرار می کنیم بنابراین اول باید خطاهای زندگی سابق خود را کشف و برطرف کنید !! باید برگردید در ازدواج قبلی خود و خطاها را پیدا کنید ، نقاط مثبت را تقویت کنید و زندگی آینده را بیمه کنید .باید مهارتهای نداشته ی گذشته را بیاموزید تا دوباره در ازدواج مجدد دچار مشکل نشوید نقاط ضعف خود و همسرتون را در زندگی گذشته بررسی کنید ، بسیاری از ازدواجهای دوم اسفناک تر و فاجعه آمیزتر از ازدواج اول است .
مسئله دوم در مورد ازدواج مجدد خودتون و ازدواج فرزندتون باید عرض کنم ازدواج که نوبتی نیست ، هر کدام شرایط ازدواج مطلوب برایتان پیش آمد اقدام کنید .
ولی عجله نکنید اما ۱۰_۵ سال هم مجرد ماندن کار مهمی بوده ، هر چه سن فرزندان کمتر باشد پذیرش ازدواج شما برای آنها آسانتر است .
خوشبخت و شادکام باشید
پرسش از استاد پورعلیزاده روانشناس خوب اصفهان
طلاق گرفتم ، شوهر سابقم مجددا برگشته من دیگه سرد شدم و از یکی دیگه خوشم اومده
سوال شما عزیز
سلام استاد پور علی زاده وقتتون بخیر من دختر 16ساله هستم میخاستم یه مشاوره بهم بدین من الان خیلی سر در گممم 13سالم بود ک نامزد کردم به دلیل اینکه داداشم اذیتم میکرد مادرم مریض بود پدرم نداشتم وپسر عموم یه خاستگار پیدا کرد 22ساالش بود ک اومدن خاستگاری خیلی قول و قرار گذاشتن خوشبختت میکنیم و پسره هم مال دهات بود قول دهات نره برا زندگی منم کفتم باشه با این شرایطی ک دارم حتما خوشبختم میکنه و باهاش نامزد کردم و6ماه نامزد بودیم صیغه محرمیت بینمون خونده بودن گذشت وهی ولم میکرد میرفت دهات کارشم اینحا بود عقد کردیم قرار بود دیگ نره ولی بازم هی میرفت و باز برمیگشتم چندباری رفت از کارم بیرونش کردنن همشم منو کتک میزد گیر میداد بعم تهمت میزد بد دل بود گفتن خانوادش عروسی کنیم ک بهتر شه عروسی کردیم 1ماه بعد عروسی باز من و گذاشت و رفت دوباره برش گردوندم دوباره1ماه بعدش رفت دوباره برش گردوندم باالتماس دوباره برج 5رفت بعد دیگ بهم گفت برو طلاق بگیر من دیگ برنمیگردم من خیلی التماسمش کردم حتی اون موقع ک ولم کرد رفت مامانم بیمارستان هیچکی پیشم نبود بهم میگفت دیگ برنمیگردم رفت از دستم شکایت کرد تهمت تهدید کتک کاری همشم دروغ بود من تا حالا دست روش بلند نکردم رفتیم شورای حل اختلاف. بهش هی گفتن برگرد گفت برنمیگردم من رفتم شکایت کردم برا نفقه چون خانوادشم خیلی بهم بی احترامی کردن ولی اصلا شوراهاش و نمیومد میگف من کاری ندارم بهم میگفت تو طلاهام و جمع کردی بردی خونه پدرت و با یک نفر دیگه در رابطه ای و بازم کلی تهمت زد الان میخاد برگرده میگه قید رفیق و میزنم دیگ دهات نمیرم خوب شدم به نظرتون باید چکار کنم من الان سر در گممم الانم 16سالمه نمیخام زندگیم تباه بشه و اینکه با این همه رفتارایی ک کرده من سرد شدم از یکی دیگ خوشم اومده اونم منو دوست داره
لطفا پاسخ استاد پورعلیزاده بهترین روانشناس ازدواج و زوج درمانی را در متن زیر بخوانید و برای دوستانتان ارسال کنید
با سلام و عرض ادب مسئله بحث دلزدگی است که معمولأ افرادی که مطلبی را مرتب به همسرشان تذکر می دهند و او توجه نمی کند پیش می آید مثل اینکه از همسرش می خواهد به احساس و روحیه ی من احترام بگذار و درک کن اما طرف مقابل توجهی نمی کند ، احساسات او جریحه دار میشود و سردی و دلزدگی و حتی طلاق را منجر می شود و برگشت به حالت اول بسیار دشوار است لذا به آلارمهایی که از طرف همسرتون دریافت می کنید توجه کنید .
مطلب دیگر اینکه سن ۱۶ سالگی سن تصمیم‌های بزرگی مثل ازدواج نیست شما باید به زوج درمانگر مراجعه کنید ، رفتارها با ببخشید و تکرار نمی کنم تغییر نمی کند ، سالها برای تغییر یک رفتار لازم است .بطور جدی با هم صحبت کنید و از مشاور کمک بگیرید و مهارتهای زندگی بیاموزید ،تا زمانی که شرایط مناسب نشده اقدام به فرزند آوری نکنید .
اینکه ازدواج کردید برای فرار از شرایط بد خانه از بدترین مدلهای ازدواج است ، ما ازدواج می کنیم تا نیازهایمان تأمین شود ولی مشکلات شما برطرف نمی شود .
اگر از ازدواج اول شکست خوردید و از آن درس نگیرید و مشکلات را برطرف نکنید ازدواج دوم به مراتب از ازدواج اول خراب تر خواهد شد پس همین زندگی را بسازید ، طلاق مشکلات شما را حل نخواهد کرد .
خوشبخت و شادکام باشید .
.
.
.
.
چطور شانس موفقیت در ازدواج دوم را افزایش دهیم؟
ازدواج مجدد پس از طلاق
چطور در ازدواج دوم موفق باشیم؟
راز موفقیت در ازدواج دوم چیست؟
چطور در ازدواج دوم موفق باشیم؟
