دخترم با انتخاب و اصرار خودش ازدواج کرد، پسری دروغگو و مشروب خوار و خانم باز ، الانم رهاش کرده رفته با یک پسر

  • صفحه نخست
  • همسران
  • دخترم با انتخاب و اصرار خودش ازدواج کرد، پسری دروغگو و مشروب خوار و خانم باز ، الانم رهاش کرده رفته با یک پسر

پرسش از استاد پور علی زاده روانشناس پیش از ازدواج و زوج درمانی

دخترم با انتخاب و اصرار خودش ازدواج کرد، پسری دروغگو و مشروب خوار و خانم باز ، الانم رهاش کرده رفته با یک پسر

سوال شما عزیز

سلام خسته نباشید خدمت جناب آقای دکتر پورعلیزاده من دختری 18ساله دارم که در 14سالگی ازدواج کرده و الان بعد از یک سال که عروسی کردند دخترم تصمیم گرفته طلاق بگیره به هیچ عنوان راضی به ادامه زندگی نیست در صورتی که قبل ازدواج بااین آقا همه فامیل و دوستان گفتند این پسر اهل سیگاره و اهل مشروبه اهل رفیق بازی اما دخترم حرف کسی را قبول نکرد و من و پدرش به اصرار زیاد دخترم مجبور شدیم قبول کنیم و به عقد هم در آمدند و در همون دوران عقد یک سری وویس و پیام در گوشی تلفن شوهرش دید و فهمید شوهرش با دخترها و زنها در ارتباطه و دریک مسافرت شمال هم متوجه مشروب خوردنش شد هر کاری کردم در دوران عقد طلاق بگیره رو حساب این که بکارتش و از دست داده بود قبول نکرد و شوهرش هم گفت فقط تو یک بازی مافیا بوده و گروهی که با دخترها در ارتباط بوده و دخترایم که باشون کافی شاپ و بیرون رفته بود گفت اوناغریب بودن ودلم براشون سوخت وبردم بیرون دخترمم قبول کرد.

یک مشکلیم که پسره داشت بیرون موندنای شبانش بود که همیشه ساعت نه وده می‌رفت و نزدیکای صبح میومد هر وقت بش می‌گفتیم می‌گفت عروسی کنم قول میدم دیگه نرم و خوب بشم تا این که عروسی کردن و همچنان به این کاراش ادامه داد و هنوز چندماهی نگذشته بود دخترم امد قهر تقریبا دوماهی خونه مابودتاپسره وخانوادش امدندوبه این اصرارکه بیا اگر پسره خوب نشد بیای اصفهان زندگی کنید و اگر از دوستاش دوربشه خوب میشه تااین که اول مهر بود دخترم امدبا پسره تاخونه ای که طبقه بالای پدرشوهرش بود بدون اجاره و بیان اصفهان خونه بگیرندوشش ماه گذشته الان پسره بالاخره خونه شیراز رادادن اجاره و اینجا خونه اجاره کردن و وسایلشونم خوده پسره بار زده و امده اصفهان و از همون روز که وسایل ها را اورد اصفهان پسره نبود جواب گوشیم نمیداد تا این که از تلفن یک دوستاش که زنگ زد و به ما گفت تلفن دوستم مهدی وموبایلم خراب بوده این چند روز الان آوردم درستش کنم وقطع کرد ما که خیلی نگران شده بودیم زنگ زدیم به اون طرف فهمیدیم که دوروغه واین جورکه پسره گفت اسمش چیزی دیگری بود و این که گفت دامادتون شبا میاد پیش من ومن مجردم وباهم دیگه اوکه میشیم ودخترمم که این موضوع را شنید پاش و کرده تو یک کفش که من به هیچ عنوان دیگه با این مرد ادامه نمیدم و الانم پسره وخانوادش اصرار که بزارید بیاد اصفهان خوب میشه ولی دخترم به هیچ عنوان راضی نمیشه و فقط میگه طلاق الان نمیدونم من و پدرش حمایتش کنیم برای طلاق یا اصرار به ادامه زندگی تو را خدا کمکمون کنید و بگید چیکار کنیم ما ممنونم از شما

مطلب پیشنهادی:  از شوهرم خسته شدم / راه تسخیر قلب شوهر دوری از نق زدن و درگیری است

لطفا پاسخ استاد پورعلی زاده روانشناس مجرب اصفهان را در متن زیر بخوانید و برای دوستانتان ارسال کنید

با سلام و ادب ازدواج دختر شما گویای تشکیل یک زندگی بدون تفکر ، عقل و شناخت و سرشار از هیجان و احساسات مهار نشده است، خطای دوم شما بی اعتنایی به صحبتهای افرادی که در مورد آن آقا بدگویی کرده اند و شما به تحقیقات و حرفها اهمیت نداده آید، خطای سوم شما اینکه مشاوره ی پیش از ازدواج تشریف نبردید، خطای چهارم شما اینکه پیامک‌ها و صوت‌هایی که آن آقا کارهایشان را توجیه کردند و دختر شما به سادگی از آنها گذشتند .

اینکه عنوان کند بعد ازدواج همه کارهایم خوب می شود مطمین باشید بعد ازدواج همه چیز ۳۰_۱۰ درصد بدتر خواهد شد شما آنچه اول کار دیدید را توجه نکردید و همچنان جلو رفتید تا به اینجا رسیده آید بنده در مورد طلاق یا ادامه ی زندگی حرفی نمی زنم .

نکته ی اصلی آنست که دختر شما کاملأ بی مهارت است و وقتی نمی تواند درست بیندیشد باید از دیگران کمک می گرفت ! لطفأ دخترتون را جهت درمان پیش روانشناس ببرید وقتی آموزشها و مهارتها و درمان به مرحله ی نرمالی رسید در مورد اینکه چه کنید باید صحبت شود .

اگر درمان نشود زندگی بعدی هم تباه خواهد شد ، مشکل ابتدا در دختر شما باید حل شود لذا به زوج درمانگر مراجعه کنید تا بررسیهای لازم انجام شود .

 

از پرسش شما متشکرم

دیگر مطالب مشابه
مشاوره حضوری، تلفنی و آنلاین