فرصت هایی بوده که به شوهرم خیانت کنم و با مردی دوست بشم که محبتم کنه

پرسش از استاد پورعلیزاده روانشناس با سابقه ی اصفهان

فرصت هایی بوده که به شوهرم خیانت کنم و با مردی دوست بشم که محبتم کنه و تنهایی هام و پر کنم ولی میدونم ته این رابطه ها رسواییه

این هم بگم در این ۲۱ سال ک از زندگیه مشترکمون میگذره دو سالیه ک شوهرم دیگه از اون کتک های بد بهم نزده با زنجیر موتورش با کمربند یا با دست کبودم میکرد

سوال شما عزیز

سلام و عرض ادب خدمتتون استاد پورعلی زاده بهترین روانشناس خانواده و قبل از ازدواج در اصفهان، بنده خانمی ۳۸ ساله موقع ازدواج ۱۷ ساله و شوهرم ۲۴ سال داشت فامیل دور هستیم در ظاهر مشکلی نداشتند ولی ذاتشون عصبی و حسود و در حال حاضر شوهرم ۴۵ سال داره و با این وجود وابسته ب مادرشه ینی حرف اونا سند میدونه مردی دهن بین مخصوصا دهن بین خانواده ش

مدتیه پی بردم شوهرم دو قطبیه البته خودم از رفتارهاش اینطور متوجه میشم مثلا صبح حرفما تائید میکنه و‌گاها یه دقیقه یا نصف روز نرسیده عصبی میشه عکس اون حرفا میزنه

استاد عزیز با اینکه پدر شوهرم سرپاست و حقوق داره ولی باز شوهرم چون گاها با کارهاش مخالفت میکردم پنهانی و اشکارا پول بهشون میده ب مادر پدر و برادر ، استاد خانواده اش دستشون تو دعا و جادو و طلسم هست و خودم ب وضوح اثراتش رو زمانیکه خونه مادرش میره و‌ میاد میبینم عصبی و پرخاشگر میشه، کم محلی ب من و بچه هام میکنه استاد نه تنها شوهرم بلکه خانوادگی دروغ زیاد میگند و‌مواقعی ک شوهرما رسوا میکنم قسم میخوره که دیگه دروغ نمیگه ولی گاها تکرار میکنه استاد من اون جوری ک باید ب شوهرم اعتماد داشته باشم دیگه ندارم

مطلب پیشنهادی:  شوهرم با خانواده ام قطع رابطه کرده و رفت و آمد نمیکنه

این هم بگم در این ۲۱ سال ک از زندگیه مشترکمون میگذره دو سالیه ک شوهرم دیگه از اون کتک های بد بهم نزده با زنجیر موتورش با کمربند یا با دست کبودم میکرد میگم وقتی خونه مادرش میرفت این حالتی میشد الانم میشه ولی در حد یک اشاره زدن اونم خیلی کم وقتی ب مادرم میگفتم میگفت مامان خودت ک میدونی دستمون خالیه خونه ای که با عموهات و زن عموها یکجا زندگی میکنیم اگر بفهمند دشمن شاد میشیم

استاد خانواده ام اجتماعی و آروم هستند ما وصله ی اینها نبودیم چه شد و چرا شد نمیدونم؟؟؟ استاد ی وقتایی ب فکرم میفتاد همه چیو رها کنم و ازش جدا بشم ولی وقتی ب قد و بالای بچه هام و زحمتها و تربیت درستی ک داشتم فکر میکنم حیفم میاد دو تا پسرام خیلی دلسوز و مهربون و با معرفتند این تنها گفته ی خودم نیست

استاد عزیز تنها خواسته و بزرگترین خواهشی ک ازتون دارم اینه که میدونم ذات هیچکس رو نمیشه عوض کرد من خیلی رو شوهرم کار کردم ولی تنها وقت خودم را هدر دادم و بین رفتن و ماندن موندن رو انتخاب کردم استاد راهکاری رو بهم یاد بدین تا بتونم نسبت ب رفتارهای شوهرم بی تفاوت بشم من از نظر زیبایی اعتماد ب نفس اجتماعی بودن چیزی کم ندارم

فرصت های خیلی زیادی هم دارم برای اینکه بتونم با مردی ارتباط برقرار کنم ک محبتم کنه و تنهایی هام و پر کنم ولی استاد میدونم ته ته ته این رابطه ها رسواییه و اینکه ترس از خدا دارم ناگفته نمونه شوهرم اصلا اهل دود و رفیق نیست مشکل فقط و فقط دهن بین بودنش و دروغ گفتن هاشه

مطلب پیشنهادی:  دخترم با انتخاب و اصرار خودش ازدواج کرد، پسری دروغگو و مشروب خوار و خانم باز ، الانم رهاش کرده رفته با یک پسر

 

لطفا پاسخ استاد پور علیزاده بهترین روانشناس خانواده ، زوج درمانی را در متن زیر بخوانید و برای دوستانتان ارسال کنید

با سلام و ادب خانم محترم شما جنبه های مثبت همسرتون را نمی بینید و خانم مهر طلبی هستید ولی راه درخواست مهر و محبت از شوهرتان را بلد نیستید .

راهکارهایی که می توانم به شما ارائه کنم : 

۱) به همسر خود احترام بگذارید

۲) تفاوت‌ها را بپذیرید و اگر نقایصی هست به آن توجه نکنید و به نقاط مثبت ایشان بیندیشید.

۳) آنچه او می گوید حلاجی کنید و در جلسه ی مذاکره با مفاهمه ای که دارید دلیل بیاورید برای پذیرفتن با نپذیرفتن آن .

این که همسر شما صبح چیزی را قبول می کند و بعد از ظهر مخالف آن را ، اختلال دو قطبی نیست ، این واکنش شوهرتون به رفتارهای شماست .شما اضطراب زیادی دارید و قدرت کنترل تکانه های هیجانی خود را ندارید ، باید به درمان آن بپردازید .

اینکه از مردان دیگه طلب مهر کنید کاملأ اشتباه است ، مطمئن باشید رابطه ی عاطفی با مردها حال روانی شما را بهم می ریزد و مشکلی بر مشکلات شما اضافه می کند ، وقتی شما نمی توانید هیجانات خود را کنترل کنید هیچ جای دیگر هم نمی توانید کنترل کنید و آن رابطه هم بعد از مدتی دچار مشکل می شود .

شما رفتارهای پرخاشگرانه و ناگهانی خود را کنترل کنید همه چیز درست می شود .

 

شاد و سلامت باشید

دیگر مطالب مشابه
مشاوره حضوری، تلفنی و آنلاین