پرسش از استاد پورعلیزاده بهترین مشاور قبل از ازدواج اصفهان
کارهایی که نامزدت و ازت دور میکنه/ دختر ۱۸ ساله با پسر ۱۹ ساله ای چت میکنم، خیلی احساسی ام و نمیتونم دوریش و تحمل کنم اونم میگه من واقعا عاشقتم ولی چیزهایی پیش میاد مردد میشم
سوال شما عزیز
سلام وقتتون بخیر پور علی زاده روانشناس باتجربه در زمینه پیش از ازدواج در اصفهان بنده دختر ۱۸ ساله و مجرد هستم و در اصفهان زندگی میکنم. شغل بنده حسابداری هست ایشون هم یه پسر ۱۹ ساله و مجرد هست در زنجان زندگی میکنه و شغلش تعمیر موبایل هستش
در سال ۹۹ یکی از دوستای من بهم گفت یه پسری از تو خوشش میاد و میخواد باهات وارد رابطه بشه من قبول نکردم و بعد از یه مدت دوباره داخل اینستا دیدم که پیام داده و گفته ک از من خوشش میاد بعد شرایط خودمو بهش گفتم ک اگه می‌تونه بسازه و با شرایط من وارد رابطه شیم و اونم همین کارو کرد بعد دو روز جواب دادیم بهم ک آره میتونیم باهم باشیم و اینا
بعد وارد رابطه شدیم چند ماه اول اصلا ما قراری نداشتیم و تماس کم به خاطر خانواده بعد خیلی رفت و آمد داشتیم تا یک سال و نیم کامل تماس و چت و قرار و اینا بعد من به مامانم گفتم رابطمونو و بهش گفتم توام به مامانت بگو به مامانش ک گفت و من و مامانش باهم صحبت میکردیم بیرون می‌رفتیم بعد رابطمون کمکم سرد و سرد تر شد و من هروقت میگفتم چرا و می‌پرسیدم می‌گفت کار دارم و می‌خوام آینده خوبی داشته باشیم باهم نمیخوام مث پسرای دیگ باشم ک هر دقیقه تو خیابون و اینا ولی نکته ای ک وجود داره خانوادش مذهبین ولی خب ما زیاد نه
بعد خب بیرون اصلا نمیریم تماس خیلی کم چت کم و من واااقعا آدم احساسی ام و نمیتونم دور باشم ازش و بهش میگم که نمیخوام دور باشیم از هم اون همیشه به من میگه گاهی ک من واقعا عاشقتم ولی خب این چیزا ک پیش میاد نمیدونم چیکار کنم واقعا نمیدونم چ فکری کنم نمیدونم چی درسته می‌خوام رابطه خوبی داشته باشم باهاش مثلا میگه من از جشن تولد گرفتن بدم میاد از این کارا بدم میاد برا روز دختر و تولد و ولنتاینم چیزی نمیگیرم ولی آینده خوبی می‌سازم
خب من آدمی نیستم ک کادو و اینا بخوام ولی خب نیازه یه دختره و یه موضوع دیگ اینکه من از قبل و رابطه قبلیم ک گفتم بهش اون اوایل ک اون از همه چی اطلاع داشته باشه و بهم اعتماد کنه
و اینکه یه بار من سر بدقولی و یه بارم برا اینکه مامانم قبل متوجه شدن رابطم یه چیزایی فهمیده بود و می‌خواست گوشیمو بگیره بهش گفتم من فعلا میرم و باهاش قهر کردم اون خیلییییی سعی کرد دوباره رابطه رو برگردونه همه کارم کرد بعد از اون به بعد هروقت بحثمون میشد می‌گفت تو چرااا منو بلاک کردی هرچی میگم به خاطر مامانم بود میگه چ دلیلی داشت چرا تو با یه گوشی دیگ پیام ندادی بگی مامانم فهمیده و به این علت بوده و همیشه بد میگه و بحثی ک ربط نداره رو به اون ربط میده
من خیلی حالم بده با اینکه بد نیست باهام ولی من می‌خوام مال من باشه می‌خوام حالم باهاش خوب باشه کمکم کنین
لطفا پاسخ استاد پور علیزاده روانشناس پیش از ازدواج و زوج درمانی را در متن زیر بخوانید و برای دوستانتان ارسال کنید
با سلام بر شما دختر خانم گل شما باید قوانینی را رعایت کنید ، من فکر می کنم طرف مقابل شما از بعضی رفتارهای شما خوشش نیامده و این رابطه به سردی گراییده است .
پس :
_ سعی کنید به اندازه با ایشان در ارتباط باشید ، تلفن ، چت کردن زیاد ایشان را خسته می کند
_ از رفتارهایی که مردها به آن حساس هستند دوری کنید مثل چسبندگی و وابستگی بیش از حد ، چراکه طرف مقابل تصور می کند به اسارت در آمده و از شما بیشتر فاصله می گیرد
_ از نق زدن ، اعتراض ، گله کردن دوری کنید
_ با هم شفاف و صادقانه صحبت کنید و تمایلات یکدیگر را جویا شوید
_ هیجانات و بی قراری های شما شرایط را بدتر می کند و ایشان از شما فاصله می گیرد
_ سعی کنید او احساس شادی و آزادی کند وگرنه روابط به سردی می گراید و رابطه به پایان می رسد
خوشبخت و شادمان باشید
بهترین مشاور قبل از ازدواج اصفهان
